عریان

اینجا جز هیچ ..چیزی نیست!

عریان

اینجا جز هیچ ..چیزی نیست!


من اگر خدا بودم قطعا واسه آدمها دکمه ی خاموش و روشن میذاشتم ... آدمها خوب طراحی نشدن!



شده تا حالا اونقدر خسته باشین که حتی توانایی کشیدن جسم خودتون رو نداشته باشین؟!الان از اون موقع هاست ... از اون موقع هاست که وراجی آدم نماها حوصله ات رو سر میبرن و دلت میخواد یا اون ها رو خاموش کنی یا خودت رو ...و چون نمیتونی اون ها رو خاموش کنی خودت به گوشه ی اتاق میخزی ....دود سیگار رو میگیری و به عرش میری....


من کلا زاییدن بلد نیستم!


پ ن : روزه ی سکوت میگیرم و سیگار!




نظرات 8 + ارسال نظر
محیا پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:20 ب.ظ http://darjaryan.blogfa.com

تو که دهتر ماهی اینه حالت
ما چه گوییم؟!!!

:) مگه حال آدمها به اینکه کی هستن ربط داره؟

4اُم شخص ِ مجهول شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ق.ظ http://philosophism.blogfa.com/

هه .. جهان سوم است دیگر رفیق بانو جان .. هرچند ایرانی جماعت یک سور ِ گنده هم به جهان سوم ها زده است .. /.

+ لینک شدی بانو جان .. /. سرت سلامت .. /. فقط اینکه هر وقت آپی بهم خبر بده .. چون نمیتونم تو لیست ِ وبلاگا بذارمت .. بلاگ اسکای رو نمیقبوله این جناب ِ بلاگفا : )

واقعا یه سور زده!!!چی بگم!!

به زودی لینک اینجا رو درست میکنم....و حتما بهت خبر میدم. :*

ترلان جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:30 ب.ظ

گفتم خبری بگیرم از دوستای قدیمی...نصفشون فیلتر بودن..خوبی؟ اومدم این اطراف باز یادم افتاد چرا از محیط وبلاگ فرار کردم! چیه؟؟چرا این همه همه مون افسرده ایم؟ عصبانی ایم؟ ایران به درک.زدگی مون مفت مفت داره می گذره..اصلا زندگی یعنی چی؟دختر ماه من این یه سالی که نیومدم اینجا فقط فهمیدم زندگی یعنی شادی.هنوزم نتونستم سالهایی که توی غم و شعر و داستان غوطه ور بودم رو جبران کنم.هنوز گاهی افسرده ام.استرس دارم.مریضم.چرا نمیتونیم از شادی بنویسیم؟ چرا همش سیگار و تنهایی و غم؟؟؟چرا همش بغض؟مگه زندگی همش گریه است؟مال من که گاهی هست!!بسه...دنباله چند تا وبلاگه شاد می گردم.میخوام برگردم..

ترلااااااان خوبییییی؟؟؟راستش من هم مدت زیادی هست که نیومدم...نمینویسم...دست و دلم به نوشتن نمیره...چون تا شروع میکنم به نوشتن غرق میشم توی غم و غصه...انگار نوشتن غم رو دو چندان میکنه.....اما کاملا حق با تو هست عزیزم...حرف حساب جواب نداره...حتما آدرست رو برام بذار....میبوسمت....

چهارم شخص ِ مجهول جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:58 ب.ظ http://philosophism.blogfa.com

کجایی رفیق ؟

مشغول مهاجرت بانو...ببخشید که سراغی نگرفتم این مدت... :****

vergil سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ http://www.canser1.blogfa.com

سلام دوست خوبم ادرس جدیدتو لینک کردم //وقتی15هزار نفر ساعت 4صبح برن تویه استادیوم 12هزار نفری و برای اعدام یه بچه 17ساله مثل قرون وسطا سوت بزنن دیگه بیشتر از این نمیشه که میشه بایدم بالا بیاری منم بالا میارم فقط تو نیستی دوستم

سلام....مرسی از لطفت....ببخشید بابت تاخیر در تایید...سر نمیزدم به اینجا....چی بگم...متاسفم واقعا.

ترلان چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ق.ظ http://tarlanam.blogfa.com

سلام عزیزم.من اینجام از این به بعد.فقط اینکه جون من بیاین شاد باشیم...بیا این ورا...

چقدر خوشحالم کردی دختررررر...حتما!

ترلان یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ب.ظ

باز که نیستی؟بیا من هستم

گرفتارم زیاد...حتما میام عزیزم

نگاه 1 پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:26 ب.ظ http://http://www.belief-disbelief.blogfa.com/

خیلی تلخ زیادی درک ت می کنم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد